بحر (موسیقی)بحر ( اصطلاحی در موسیقی ایرانی )، این اصطلاح، اگرچه اکنون به معنی « وزن » در شعر به کار میرود، استفاده از آن در آثار موسیقیدانان و موسیقیشناسان نامداری چون صفیالدین ارموی (متوفی ۶۹۴) حکایت از رواج این اصطلاح در موسیقی ایرانی روزگاران پیشین دارد. ۱ - اطلاق اولیه بحربحر در آغاز به انواع ذیالاربع یا چهارگان [[|اطلاق]] میشده است. به گفته عبدالقادر مراغی «اقسام بعد ذیالاربع را بحور خوانند» [۱]
عبدالقادر بن غیبی مراغی، شرح ادوار، ج۱، ص۱۷۴، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۷۰ ش.
و «بعد ذیالاربع را اگرچه به انواع کثیره تقسیم ممکن است کردن، اما آنچه ملایم است هفت قسم باشد و هر قسمی را جنس خوانند و بحر نیز» [۲]
عبدالقادر بن غیبی مراغی، جامع الالحان، ج۱، ص۶۵، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۶۶ ش.
و «بحر و جنس و قسم و شد نیز خواندهاند و قدما موجب گفتهاند». [۳]
عبدالقادر بن غیبی مراغی، جامع الالحان، ج۱، ص۹۷، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۶۶ ش.
۲ - معنای چهارگانچهارگان را به صورتهای مختلف ذکر کردهاند که نموداری از تغییر یا تطور اصطلاحات موسیقایی در طول زمان است و آن مجموعهای از چهار نغمه پیاپی محسوب میشده و جزو نخستین نسبتهای ملایم به شمار میرفته است. [۴]
عبدالقادر بن غیبی مراغی، شرح ادوار، ج۱، ص۸۳، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۵]
عبدالقادر بن غیبی مراغی، شرح ادوار، ج۱، ص۱۳۱ - ۱۳۲، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۷۰ ش.
۳ - مبدع اقسام چهارگانظاهراً صفیالدین ارموی نخستین هنرمندی است که برای چهارگان اقسام هفتگانه قائل شده و از پیوند آنها با سیزده قسم پنجگان ، مجموعهای به نام ادوار ترتیب داده است [۶]
عبدالقادر بن غیبی مراغی، شرح ادوار، ج۱، ص۱۷۷، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۷۰ ش.
که در حقیقت زیربنای گامهای ایران است.
۴ - بحر رباعی در کلام شمس قیسبحر رباعی ، از جهاتی در خور توجه بیشتری بوده است، زیرا شمس قیس رازی ضمن شرح بحر هزج ، به نوعی از آن اشاره میکند و میگوید که وزن منظومههای خسرو و شیرین نظامی و ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی است و خوشترین اوزان فهلویات ، محسوب میشود که ملحونات (نغمههای آهنگین) آن را اورامتان مینامند. [۷]
محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییر اشعارالعجم، ج۱، ص۷۷، تصحیح محمدبن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۴ ش).
«ارباب صناعت موسیقی ، بر این وزن الحان شریف ساختهاند و اهل دانش ، ملحونات این وزن را ترانه نام کردند و شعر مجرد آن را دو بیتی خواندند برای آنکه بنای آن بر دو بیت بیش نیست و مُستعربه (غیر تازی) آن را رباعی خواندند». [۸]
محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییر اشعارالعجم، ج۱، ص۸۵، تصحیح محمدبن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۴ ش).
۵ - معانی بحر نور و بحر نازکدر موسیقی دو اصطلاح بحر نور و بحر نازک نیز وجود دارد. ۵.۱ - بحر نوربحر نور، نام گوشهای است در دستگاه راست پنجگاه یا به قول فرصت شیرازی راست و پنجگاه. [۹]
محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییر اشعارالعجم، ج۱، ص۳۳، تصحیح محمدبن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۴ ش).
[۱۰]
داریوش صفوت، پژوهشی کوتاه درباره استادان موسیقی ایران و الحان موسیقی ایرانی، ج۱، ص۹۱، تهران ۱۳۵۰ ش.
[۱۱]
داریوش صفوت، پژوهشی کوتاه درباره استادان موسیقی ایران و الحان موسیقی ایرانی، ج۱، ص۹۹، تهران ۱۳۵۰ ش.
۵.۲ - بحر نازکبحر نازک در رسالات کهن و مآخذ معروف دیده نمیشود، اما شاید همان غناء الرقیقی باشد که در سدههای نخستین هجری ، در مراکز اسلامی، بسیار مشهور بوده است. ۶ - فهرست منابع(۴۹) محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییر اشعارالعجم، تصحیح محمدبن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۴ ش). (۵۰) داریوش صفوت، پژوهشی کوتاه درباره استادان موسیقی ایران و الحان موسیقی ایرانی، تهران ۱۳۵۰ ش. (۵۱) محمد نصیر بن جعفر فرصت، بحورالالحان، بمبئی ۱۳۳۲. (۵۲) عبدالقادر بن غیبی مراغی، جامع الالحان، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۶۶ ش. (۵۳) عبدالقادر بن غیبی مراغی، شرح ادوار، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۷۰ ش. ۷ - پانویس
۸ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بحر (موسیقی)»، شماره۵۲۶. |